تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۵/۱۹

محل تولد: دزفول

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۶

محل شهادت: حلبچه

زندگینامه جهادگر شهید عبدالرحیم خورشیدی زاده

عبدالرحیم خورشیدی زاده در سال۱۳۳۲در یک خانواده فقیر و مذهبی در دزفول به دنیا آمد. در حدود ۷ یا ۸ سالگی در یک مغازه خیاطی شروع به کارکرد و شبها را به خاطر علاقه فراوانی که به تحصیل داشت به کلاس شبانه می رفت و پس از یکی دو سال که گذشت بر اثر فقرخانواده اش و پسر بزرگ خانواده بودن باید به پدرکمک میکرد از دکان خیاطی بیرون آمد و به کاربنائی پرداخت و شبها با تلاش فراوان به تحصیل خود درکلاسهای درس شبانه با اینکه روزها کارهای طاقت فرسا انجام میداد، ادامه داد و تا کلاس چهارم درس خواند ولی بر اثر ضعف مالی خانواده اش مجبور بود که روزانه چه در هوای سرد زمستان و چه در هوای گرم تابستان به کار بنائی بپردازد و بر اثر خستگی زیاد کار نتواند به تحصیل خود ادامه دهد. در سن ۲۰   سالگی با کوشش و جدیت خاصی که درکار داشت توانست یکی از بهترین استاد کاران موزائیک زنی شود. تا سن ۲۸ سالگی به این کار سخت و دشوار ادامه داد تا اینکه با شروع انقلاب اسلامی که بیشترکارگـران دست از کار کشیده و بــه تظاهـرات می رفتند ایشان نیز همراه با آنان در تظاهرات شرکت می نمود و با شروع جنگ تحمیلی با شوق عجیبی در بسیج مسجد ثبت نام کرد و شبها را به پاسداری و حراست از شهر می پرداخت و روزها را کار می کرد تا هم معاش خانواده را تامین کند و هم دین خود را به اسلام ادا نماید و در اواخر سال ۵۹ با برادران جهادسازندگی به برق رسانی روستاهای محروم شهرستان دزفول پرداخت و در اندک مدتی با جدیت و اخلاق خوبی که داشت توانست نظر همه برادران جهاد را به خود جلب نماید و در آن زمان که برادران جهادسازندگی شهرستانهای خوزستان جهت آموزش و فراگیری برق روستایی به دزفول می آمدند روزهای گرم تابستان را با برادران به کار می رفت و شبها برای رسیدگی به برادران جهادگرکه از شهرستانهای دیگرآمده بودند مثل یک میزبان از آنان پذیرایی می کرد و چون شهر دزفول زیر حملات وحشیانه توپ و موشکهای دور برد صدامی بود برادران جهادگر را به روستاها برده تا از توپ و موشک درامان باشند و خودش عصر به شهر میرفت و برای آنها غذا تهیه میکرد تا اینکه در۱۲ اردیبهشت ماه سال۶۰ همزمان با سالروز شهادت استاد مطهری و همزمان با روز جهانی کارگر در یکی ازکارگاههای جهاد به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

از خصوصیات اخلاقی او می توان پایبند بودن ایشان به اسلام و فرایض دینی -دارای حسن اخلاق بین خانواده و دوستــان خــود بــود. در نگهــداری بیت المال بیشــتر از تمام بــرادران کوشش می نمود. هر کدام از برادران در غذا خوردن و چیزهای دیگر افراط می نمود با شهامت بــه او تذکر می داد و از دیگر صفات حسنه ایشان خضوع و خشوع در برابر خداوند بود.

خاطرات:

همسرش می گوید: از جمله خاطرات زیبا و عجیب ایشان در شب عروسی این بود که کت و شلوار دامادی خود را به رفیق مستضعفش بخشید.

او اگر چه به کار طاقت فرسای موزائیک زنی مشغول بود ولی در ماه مبارک رمضان شبها کار میکرد تا روزها بتواند روزه بگیرد و مبادا کار روزانه مانع روزه گرفتنش شود.

او انگشتر عقیقی داشت که پس از شهادتش نزد خانواده بود. پسر خواهر شهید انگشتر را به عنوان یادگاری از خانواده شهید در خواست کرد شاید این رابطه صمیمی و همیشگی بود که او را نیز آسمانی کرد و به دایی اش پیوند داد.

«یادش گرامی و راهش پر رهرو باد»